بررسی رابطه بین اعتماد و وفاق اجتماعی(مطالعه موردی: شهر گنبد کاووس)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
- نویسنده صفیه مهدیزاده افروزی
- استاد راهنما غلام رضا خوشفر
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1390
چکیده
وفاق اجتماعی و اعتماد اجتماعی هر دو از جمله مباحث مهم جامعه شناختی می باشند که در نهایت به حفظ حیات نظام اجتماعی منجر خواهند شد و کمبود و یا نقص در هریک از این دو متغیر، نظم اجتماعی کلان را با خطر مواجه خواهد ساخت. اهمیت بررسی مسئله وفاق اجتماعی از آنجا ناشی می شود که وفاق اجتماعی به عنوان پیش شرط اساسی نظم و همبستگی اجتماعی در نظر گرفته شده و حفظ آن عامل حفظ نظام می باشد. وفاق اجتماعی در جامعه ما ریشه در گذشته تاریخی و دینی و فرهنگی ما داشته و می توان گفت ریشه همه ارزش ها و هنجارهای ما متکی بر قرآن و دین می باشد. وفاق در قرآن کریم نقطه آغازین است چون بدون آن مدینه شکل نمی گیرد و همچنین بستر است، زیرا مدینه بی آن بقا نمی یابد و از این رو هدف نیز هست زیرا بقای مدینه استوار بر آن است(جمشیدی، 126:1379). اما در ایران، به عنوان کشوری در حال توسعه با همجواری دو فرهنگ اصیل ایرانی، اسلامی و فرهنگ های پذیرفته شده از غرب مواجهیم. این رویه از دوره صفوی آغاز گشته و با بالاترین سطح وفاق در انقلاب اسلامی، در دوره کنونی در کنار شهرنشینی، ارتباطات اینترنتی و ماهواره ای و دیگر عوامل مرتبط، شاهد غرب زدگی و غرب شیدایی بوده و هر چه بیشتر به سمت عدم اعتماد و احترام به قانونگرایی، ارزش ها و هنجارها مواجهیم. از سوی دیگر جهانی شدن فرهنگی به عنوان یک اصل در دوره کنونی، خواهان شکستن حد و مرزهای فرهنگی و ارزشی بین دولت ـ ملت ها بوده و تأثیرات خود را بر روند افول وفاق ارزشی و هنجاری، به نمایش می گذارد. در کنار این امر، پدیده های تکثر قومی، قوم گرایی، جنبش های قومی، اعاده برابری و حیثیت قومی، عدالت توزیعی در میان اقوام و مسائل مرتبط با آن ، از دیر باز از مسایل اجتماعی- سیاسی در سطح جهان و از جمله ایران به عنوان کشوری کثیرالمله بوده است. وحدت ملی زمانی می تواند تقویت شود که دولت دارای مشروعیت سیاسی باشد و در جهت ارتقاء و تقویت هویت ملی بکوشد. دولت ایرانی زمانی فراگیر خواهد بود که به جای وابستگی های عقیدتی، وفاداری ملی به جامعه ایران را اساس قرار دهد و در جهت مشارکت دادن و جذب همه اقشار جامعه ایرانی بدون توجه به اعتقادات مذهبی، زبانی، تعلقات قومی و یا فکری باشد(احمدی،379:1378 ) و وفاق اجتماعی از این منظر به عنوان عاملی درحفظ ثبات سیاسی جامعه مطرح است. به طور کلی، با دقت به نقش وفاق اجتماعی به عنوان عاملی اساسی در همنوایی و همرنگی اجتماعی و کاستن از حرکت های ضد هنجاری و ضد ارزشی نظیر فساد اخلاقی، سیاسی و اداری مانند ریاکاری، پارتی بازی و قوم و خویش بازی، کم کاری و رشوه خواری و اختلاس، رفع تعارض های فرهنگی و قومی از طریق کاهش فاصله اخلاق نظری و عملی و قرار گرفتن عام گرایی به جای خاص گرایی نظیر وابستگی عاطفی تعمیم یافته به اجتماع، هویت جمعی تعمیم یافته و تعهد درونی تعمیم یافته، سازگاری درونی و تمایل به خود- تنظیمی ناشی از نظارت اجتماعی مبتنی بر احساس خجالت و تقصیر در مقابل احساس ترس و بیم در نظم بیرونی، خرد گرایی و به قول پارسونز، سوگیری عام گرایانه نسبت به اعیان اجتماعی و فرهنگی، تقویت مجدد اعتماد اجتماعی، در اختیار گرفتن انحصار منابع و پاداش های ارزشمند از سوی اجتماع عام(ملی) ( چلبی،154:1385 )، بالا رفتن نشاط اجتماعی و کاهش اختلالات روانی به واسطه افزایش عواطف جمعی، پیش بینی پذیری رفتارهای مردم در جامعه، همکاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی (حسینی، 36:1385) و سیاسی، توجه به بعد اجتماعی جامعه مدنی و نه سیاسی آن و شکل گیری «جامعه انجمنی» در مقابل جامعه قطعه ای گسسته، مصونیت در مقابل آثار مخرب و دنرژه ی انتشار فرهنگی، برخورد با فرهنگ های بیگانه و در نهایت اصلاح و توسعه پایدار اجتماعی و نظم کلان اجتماعی(چلبی،154:1385 )، بایستگی و شایستگی توجه به این امر، و شرایط و عوامل تاثیر گذار بر روند افزایشی یا کاهشی این پدیده را دو چندان می سازد. منظور از نظم اجتماعی در اینجا، نظم وفاقی در مقابل نظم سیاسی است. نظم اجتماعی را به صور مختلفی می توان طبقه بندی کرد. یکی از این تقسیم بندی ها نظم بیرونی یا نظم سیاسی و دیگری نظم درونی یا نظم وفاقی است. ثبات و تداوم نظم سیاسی بالقوه شکننده و محدود است. از یک طرف در مقابل تحولات اقتصادی و سیاسی آسیب پذیر است و از طرف دیگر، تابعی است از تغییر منظومه منافع سیاسی و اقتصادی داخلی. چنین نظمی همیشه با نوعی عدم مشروعیت مزمن و تشتت وگاه تناقض در هویت جمعی مواجه است. و به علت فقدان یا ضعف وفاق اجتماعی عام، طراوت فرهنگی ناچیز و جریان انرژی عاطفی در جامعه دچار اختلال و نارسایی است. خلل در این جریان را نیرو های گریز از مرکز و کژرفتاری به راحتی می توانند پر کنند. اما در نظم درونی به علت وجود وفاق اجتماعی، حفظ طراوت فرهنگی به صور مختلف از جمله از طریق فرایند قدسی شدن متناوب و به دنبال آن کنترل و مدیریت جریان انرژی عاطفی در جامعه، به راحتی میسر است (همان:153). بنابراین در نظم سیاسی، نظم اجتماعی به صورت بیرونی و از بالا با پشتوانه قدرت اعمال و مستقر میشود. در چنین نظمی وفاق اجتماعی بسیار ضعیف و شکننده است و در چنین نظمی، اعتماد اجتماعی متقابل تعمیم یافته، تعهد درونی تعمیم یافته و وابستگی عاطفی تعمیم یافته یا ضعیف است یا وجود ندارد(چلبی، 18:1372 ).بنابراین اعتماد تعمیم یافته به عنوان یکی از پیش شرطهای نظم درونی یا وفاقی مطرح می باشد. این نوع اعتماد فراتر از اعتماد بین شخصی است و داشتن حسن ظن نسبت به همه افراد در روابط اجتماعی جدای از تعلق آنها به گروه قومی و قبیله ای معنی می دهد(درانی ،13:1387 ). اعتماد یکی از مباحث عمده جامعه شناسی است. و به عنوان مبنایی بر نظم اجتماعی در رشته ها و سطوح مختلف قابل تحلیل است. به طور کلی اعتماد صورتی از روابط اجتماعی است که تثبیت بخش نظم اجتماعی می شود.و نظم اجتماعی بر اساس رعایت قوانین ومقررات ایجاد می شود و رعایت قوانین بر عهده افراد جامعه است و این مقرر نخواه شد، مگر آنکه اعتماد در جامعه گسترش یابد(محسنی تبریزی،154:1388 ).اعتماد به عنوان عامل اصلی در توسعه و یکی از مهمترین مولفه های سر مایه اجتماعی است. با وجود اعتماد است که کنش های اجتماعی بر پایه انتخاب عقلایی شکل میگیرد و تداوم می یابد. به زعم کلمن، اعتماد اگر از سطح روابط خونی و خویشاوندی خارج نگردد و نتواند با محیط بیرون پیوند یابد نمی تواند سرمایه اجتماعی مناسبی را ایجاد نماید. به عبارتی هرچه شعاع اعتماد گسترده تر باشد و تعمیم یافته شود، منافع جمعی وکلان را ایجاد می کند(اختر محققی،33:1385 ). باربارا میزتال از سه نوع نظم اجتماعی و اعتماد متقارن با آن نام میبرد. در نظم ثابت که مبتنی بر سیستمی از قاعده مندی های نهفته در اجتماع است که افراد در خود درونی کرده(ملکه)و مطابق با آن رفتار می کنند، اعتماد نوعی مکانیسم برای ممانعت از بی نظمی و آشفتگی و پس زمینه خاموش این نظم است. اعتماد مبتنی بر آشنایی، دوستی که مبتنی بر محبت و عاطفه است، مبنای نظم انسجام بخش بوده و نظم سوم یعنی نظم معاضدتی، ناشی از نوعی اعتماد می شود که بعضی از محققان از آن به عنوان« اعتماد به مثابه سیاست یا خط مشی» نام می برند(قاسمی،38:1383 ). اما اعتماد از مفاهیمی است که تا دو دهه اخیر از دید محققان، متفکران و فلاسفه سیاسی کم و بیش مغفول بود. وبخش عظیمی از متونی که در این دهه ها به بحث اعتماد پرداخته اند، اهتمام خود را مصروف تبیین اعتماد در تحکیم و تثبیت دموکراسی و ارزش های دموکراتیک کرده اند. آنچه اعتماد را در کانون مطالعات علوم اجتماعی و سیاسی قرار داده، نگرانی ها و دغدغه هایی است که از ناحیه کاهش اعتماد اجتماعی در جوامع امروزی احساس می شود(همان: 30).همچنین از دید برخی از صاحبنظران شواهد بسیاری بر کاهش اعتماد اجتماعی در تمام ابعاد و سوگیری عاطفی و خاص گرا در روابط کنشگران ایران دلالت دارد(چلبی، 12:1375 ). از سوی دیگر، در جامعه مورد بررسی (شهر گنبد قابوس) با وجود حداقل دو قومیت فارس و ترکمن با دو سنت مذهبی شیعه و سنی و با خرده فرهنگ های مختص به خود، در کنار همزیستی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر، تا حدودی شاهد فاصله بین قومی نیز می باشیم. به عبارت دیگر افزایش گروه ها به سبب تمایز یافتگی نظامهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سبب شکل گیری خرده فرهنگ های زیادی می شود و پیدایش این خرده فرهنگ ها تبعاتی دارد که ما را متوجه اهمیت وحدت و پیوستگی میان گروه ها می کند، از این رو مسئله ای به نام وفاق اجتماعی مطرح می شود که پیوند دهنده میان واحد های اجتماعی متمایز است.(جهان بین،89:1378). از سوی دیگر، با تمرکز قدرت در نظم سیاسی، با امکان به هم ریختگی نظم وفاقی اقوام مختلف، رشد تضاد و تعارض های فرهنگی و سیاسی از سوی این اقوام دور از انتظار نخواهد بود. بدین ترتیب، بررسی و شناخت موثر بر وفاق اجتماعی اقوام و خرده فرهنگ ها و در نهایت کاهش خشونت اجتماعی و رسیدن به نظم اجتماعی، تثبیت و انسجام فرهنگی، ،هماهنگی ساختاری و کارکردی بین کنشگران و مسئولان در سازمانها و نهادهای اجتماعی که مسئولیت پیوند بین فرهنگ ها را به عهده دارند، پیوستگی عاطفی بر اساس رعایت داوطلبانه قواعد اجتماعی، توزیع و تقسیم عادلانه امکانات ملی و سرمایه های طبیعی و فیزیکی در سطح کشور را به همراه خواهد داشت.(وطنی، 282:1381) در نهایت با دقت به اهمیت و ضرورت نقش وفاق اجتماعی در نظم اجتماعی و ثبات سیاسی، و چند قومی بودن جامعه مورد مطالعه و همچنین لزوم توجه به اعتماد به عنوان زیر بنای نظم اجتماعی به خصوص در جوامعی با خرده فرهنگ های متنوع و با ارزشها و هنجار های مختص به خود، فواید عملی از انجام این پژوهش در راستای کمک و توجه مسئولین امر در خصوص ایجاد شرایط برقراری و حفظ اعتماد اقوام مختلف به عنوان افرادی دارای حقوق شهروندی، به همشهریان و نهاد های حکومتی و اثرات آن در پذیرش و درونی کردن ارزشها و هنجارهای کلی و عمومی نظام، ایجاد رابطه و مشارکت داوطلبانه در اجتماع، تعاون و همکاری وبالاخره به عنوان مانعی درایجاد غفلت جمعی، مفید فایده خواهد بود.
منابع مشابه
مطالعه رابطه اعتماد و وفاق اجتماعی در میان افراد 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس
موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگیهای اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگهای قبیلهای و طایفهای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری میسازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش ...
متن کاملمطالعه رابطه اعتماد و وفاق اجتماعی در میان افراد ۲۰ سال و بالاتر شهر گنبد کاووس
موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگیهای اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگهای قبیلهای و طایفهای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری میسازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عا...
متن کاملرابطه اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی (مطالعهای در شهر یزد)
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی[1] و وفاق اجتماعی[2] در بین شهروندان یزدی است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی و اعتماد را حسنظن به افراد جامعه تعریف کردهاند. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است و دادههای آن بهوسیله پرسشنامهای که اعتبار و پایایی لازم را داشته است از 316 نفر از شهروندان یزدی گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد...
متن کاملتبیین راهبردهای توسعه گردشگری شهر گنبد کاووس
لزوم توجه جدّی به مقوله گردشگری، بعنوان پدیده ای نو درزندگی ماشینی قرن بیست و یکم ، ضرورت کاملاً محسوسی است و اهمیت آن روز به روز دردنیا افزایش می یابد، زیرا با روند ماشینی شدن زندگی در جوامع که انسان را به شهرها بعنوان محورهای تحول وابسته می کند، زندگی شهری با مشکلاتی مواجه شده است. با وجود این نباید تصورکرد که زندگی در شهرها فاقد هرگونه مزیت است. به هرصورت درشهرها عواملی وجود دارندکه شهرنشینان ...
معرفی فرایندی جامع برای گزینش محلات در اولویت برنامه ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی؛ نمونه موردی: شهر گنبد کاووس
یکی از مراحل اولیه و در عین حال اصلی مطالعات ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی، تعیین درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق، محلات، حوزه ها و بلوکهای آماری (واحدهای همسایگی) در مقیاس شهر با هدف شناسایی محلات فرودست شهری و سپس تعیین و گزینش «محلات در اولویت برنامه» جهت انجام مطالعات مرحله سوم، چهارم و پنجم شرح خدمات تیپ در محدوده این محلات می باشد. بررسیهای بعمل آمده نشان می دهد ...
متن کاملرابطه اعتماد اجتماعی و وفاق اجتماعی (مطالعه ای در شهر یزد)
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی[1] و وفاق اجتماعی[2] در بین شهروندان یزدی است. وفاق اجتماعی را توافق عمومی بر سر قواعد و اصول اجتماعی و اعتماد را حسن ظن به افراد جامعه تعریف کرده اند. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است و داده های آن به وسیله پرسش نامه ای که اعتبار و پایایی لازم را داشته است از 316 نفر از شهروندان یزدی گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023